الگوهای حمل و نقل شهری هزینههای چشمگیری را هم بر شهرهای کشورهای
درحال توسعه و هم در کشورهای توسعه یافته تحمیل میکند. رشد ترافیک
اتومبیل منجر به مشکلات جدی تراکم شده که به عنوان تنگنایی برای شهرهای
درحال توسعه و بویژه مانعی برای شهرهایی که پتانسیل رشد بالایی دارند، می
باشد. بزرگراهها، تحرّک شهرها را افزایش داده گرچه به عنوان چالشی پیش روی
سیستم بزرگراههای شهری به منظور برآورده کردن نیازهای روزافزون شهرهای
درحال توسعه و غلبه بر تراکم، می باشد. مستقیم ترین روش برای کاهش تراکم از
طریق اصلاح زیرساخت ها با افزودن خطوط و پلهای جدید که البته گرانترین
راه حل نیز هست، می باشد. راهحلهای دیگری نیز وجود دارد که بر بهبود
کارآیی زیرساخت های فعلی تاکید دارد. اصلاحات عملیاتی، مدیریت بهتر
تصادفات، اجرای سیستم هوشمند حملونقل، ساماندهی موثر سیستم حمل ونقل
عمومی و سایر راهبردهای مدیریت حمل و نقل و بهرهگرفتن از برخی راهبردهای
در دسترس، از جمله این راه حلها میباشد. متاسفانه هیچ راه حل کلی و راه
علاجی برای این مسائل وجود ندارد و هرموقعیت به طور منحصر به فرد بوده و
نیازمند راه حل مدوّن می باشد.
مقدمه
این مقاله موثر بودن سه راهبرد مدیریت ترافیک را ارائه کرده و به بحث
خواهد گذاشت. این راهبردها در کاهش تراکم و فراهم کردن مطالعه موردی در
زندگی واقعی با استفاده از مدل «اونیو» به عنوان وسیلهای جهت شبیهسازی،
موثر و کارآمد هستند. این راهبردها عبارتند از:
• سیستم کنترل سیگنالی ترافیک
• سیستم مدیریت جابجایی
• دریافت عوارض جادهای بهصورت الکترونیکی
مدیریت ترافیک و شبیهسازی